یکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳ - ۰۸:۵۶
چهار علت کرختی‌ و سستی مؤمنان در «جهاد تبیین»

حوزه/ رهبر دانا و حکیم انقلاب، مدت‌هاست که بارها و بارها فرمان «جهاد تبیین» را صادر کرده‌اند، اما مع الاسف جز پاره‌ای فعالیت‌های جزیره‌ای و فردی، هیچ حرکت جمعی و شبکه‌ای خاصی از سوی باورمندان به اسلام و انقلاب و ولایت مشاهده نمی‌کنیم! و نیروهای انقلاب هنوز در این موضوع آرایش جهادی نگرفته‌اند!.

به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام والمسلمین🖊احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم در صفحه شخصی خود به دلیل کرختی‌ و سستی مؤمنان در «جهاد تبیین» پرداخت و نوشت:

رهبر دانا و حکیم انقلاب، مدت‌هاست که بارها و بارها فرمان «جهاد تبیین» را صادر کرده‌اند، اما مع الاسف جز پاره‌ای فعالیت‌های جزیره‌ای و فردی، هیچ حرکت جمعی و شبکه‌ای خاصی از سوی باورمندان به اسلام و انقلاب و ولایت مشاهده نمی‌کنیم! و نیروهای انقلاب هنوز در این موضوع آرایش جهادی نگرفته‌اند!

علیرغم تأکید چند باره بر ضرورت و فوریت این جهاد از سوی نائب المهدی، هنوز صحنه «تبیین‌های وارونه» و «روایت‌گری‌های سیاه‌گونه» در اختیار رسانه‌های بیگانه و غرب‌گرایان داخلی و مخالفان ارزش‌های اسلامی است.

درباره چرایی این تعلل و کرختی از سوی معتقدان به جبهه انقلاب، فراوان می‌توان و البته می‌باید سخن گفت. اما در اینجا می‌خواهم شما را با تحلیل عارف کم‌نظیر دوران معاصر، مرحوم آیت‌الله شاه‌آبادی در کتاب ارزشمند شذرات المعارف، درباره چرایی کرختی‌ها و بی‌رگی‌ها و بی‌خیالی‌های مؤمنان در دفاع از باورها و ارزش‌ها و سبک زندگی اسلامی آشنا کنم.

مرحوم شاه‌آبادی تحلیلی در نوع خود بی‌سابقه از این موضوع ارائه داده‌اند.

ایشان در مجموع «چهار علت فرعی» و «یک علت اصلی» را برای بی‌تفاوتی مؤمنین به شیوع شبهات دینی و ناهنجاری‌های اخلاقی و آلودگی‌های رفتاری در جامعه اسلامی بیان می‌کند:

یک. «غرور مسلمین»!

«غرور به حقانیت خود»، «غرور به شفاعت» و «غرور به زندگانی دنیوی امروز»

توضیح آنکه از نگاه این عارف مجاهد و اجتماعی و امام‌پرور «غرور به حقانیت» موجب شده است که مسلمین میدان تبلیغ و تبیین و روایت و دعوت را به «معاندین» تحویل دهند؛ خود به «اسلام انفرادی» قناعت کنند و «امر به معروف و نهی از منکر را ترک گویند»؛ در حالی که از نگاه قرآن، برتری امت اسلامی از سایر امت‌ها صرفاً به دلیل عمل به فرضیه امر به معروف و نهی از منکر است: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ(آل عمران، ۱۱۰) و اگر مسلمین به این فرضیه عمل نکنند، هیچ برتری و فضیلتی نسبت به دیگر ملت‌ها و امت‌ها ندارند.

و «غرور به شفاعت» نیز موجب ارتکاب «انواع رذایل اخلاقی» و «انواع معاصی کبیره» شده است؛ در حالی که خداوند با هیچ فرد یا ملتی عقد اخوت نبسته است و در نکوهش برخی از اهل کتاب می‌فرماید: «ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ وَ غَرَّهُمْ فِی دِینِهِمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ‏ (آل‌عمران، ۲۴)

و همچنین «غرور به زندگانی دنیوی امروز» موجب شده است که مسلمین در صنایع و فناوری‌های پیشرفته و حِرَف و مشاغل مدرن سرمایه‌گذاری نکنند و در نتیجه این عرصه را بالکل به دشمنان اسلام سپرده‌اند!

دو. «یأس و ناامیدی» نسبت به تأمین سعادت دنیوی و اخروی:

توضیح آنکه از نگاه آیت‌الله شاه‌آبادی مصیبت دیگر جهان اسلام این است که مسلمین حتی اگر بتوانند خود را از چاه غرور نجات دهند و معتقد شوند که راه موفقیت اجتماعی کار و تلاش و کسب فضیلت‌های اخلاقی است، ممکن است «گرفتار چاه پرتباه یأس شوند و خود را از هرگونه تکلیف بری و عری بدانند» و در نتیجه خود را ناتوان از تحصیل سعادت بپندارد!

سه. تفرقه و تشتت نیروهای موجود در جبهه حق.

توضیح آنکه دشمنان ضمن تلاش در جهت حفظ وحدت حداکثری میان خودشان، تمام تلاش خود را جهت ایجاد تفرقه در صفوف مسلمین به کار می‌گیرند. و بدین وسیله آنان را دچار ضعف و اختلال در تصمیم و فهم وظیفه می‌کنند.

آیت‌الله شاه‌آبادی تأکید می‌کنند که کارهای انفرادی فایده چندانی ندارد. باید نیروها را تجمیع کرد و مجتمعاً اقدام کرد. «هرچه انفراد و افتراق بیشتر شود، اختلال و انحلال شدت یابد تا به سرحد انعدام همه جهات و حیثیات رسد»

چهار. مسائل مالی و ضعف در تأمین نیازهای مالی مجاهدان.

«زیرا که معلوم است جریان اسلام در ملک، محتاج است به عِده و عُده و لذا خداوند عالم، ایجاب زکوات و اخماس و سایر حقوق مالیه فرموده برای اداره نمودن اساس مقدس اسلام.»

«الحاصل غرور به حقانیت و حیاتِ عاریت و یأس از ظهور سعادت و افتراق مسلمین و نداشتن بیت المال موجب تعطیل قوای عامله مسلمین شده است و از وصول به سیادت دینی و دنیوی محروم ماندند»

اما همه این چهار علت، از نگاه مرحوم شاه‌آبادی علل فرعی سستی در جهاد تبیین است؛ علت‌العلل این کرختی و سستی از نگاه ایشان، «جهل نسبت به اسلام» و «عدم آگاهی از مرام و مقصود و ارزش اسلام» است: «علت العلل، جهل به مرام اسلام است؛ زیرا اگر مرام اسلام معلوم ما بود و همان بعینه مرام ما مسلمین شده بود، البته در اطراف آن کوشش نموده مقصود را انجام می‌‏دادیم».

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha